روایت زندگی زنِ تنفروشی که توبه کرده است
یک سال تن فروشی میکردم. یک شب خسته از این روزگار به گرمخانهای در شرق تهران پناه آوردم. آنجا با یکی ازمددکاران موسسه خیریه آشنا شدم. مددکار گفت: اگر توبه میکنی، بسم الله!
یک سال تن فروشی میکردم. یک شب خسته از این روزگار به گرمخانهای در شرق تهران پناه آوردم. آنجا با یکی ازمددکاران موسسه خیریه آشنا شدم. مددکار گفت: اگر توبه میکنی، بسم الله!
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ میباشد.